آکاپلا (به انگلیسی capella) به تک خوانی یا آواز های گروهی بدون موسیقی پس زمینه گفته می شود. در اینجا با تاریخچه و آواز هایی که می توان به این سبک اجرا شود، آشنا خواهید شد.
ریشه ی کلمه آکاپلا
آکاپلا یک اصطلاح ایتالیایی به معنای ” به روش کلیسای کوچک ” است. این کلمه در اصل به آواز هایی که در کلیسا ها و عبادتگاه های کوچک، بر خلاف کلیسا های بزرگ – که در آن خواننده / گروه آواز را یک ساز همراهی می کرد – بدون همراهی ساز های دیگر خوانده می شده، نسبت می داده اند. از آن به بعد این اصطلاح به معنای هر نوع آواز، اعم از آواز های مقدس و یا غیر مقدس، بدون همراهی سازی دیگر مبدل گشته است. آکاپلا می تواند در گروه های بزرگ کر، گروهی کوچک و همین طور به صورت تک خوانی اجرا شود.
تاریخچه
از زمان یونانیان باستان برای ساخت قطعه های موسیقی از سازهایی استفاده می کرده اند. تا دوران رنسانس استفاده از سازها عمدتا با رقص و پایکوبی همراه بوده است. از آنجایی که مکان های مقدس، برای تفریح و پایکوبی جای مناسبی نبوده است، این دسته از موسیقی های شاد در میان پیشوایان دینی طرفداری نداشته است. در کلیساهای گذشته، موسیقی را نماد وابسته ای از دنیای پر از گناه و انحراف بیرون از کلیسا می دانسته اند. استفاده از آواز بدون همراهی آلت های موسیقی، از زمان عبرانیان مرسوم شد ، شروع این دوره پس از سقوط دومین معبد، در سال ۷۰ قبل از میلاد مسیح بود، دورانی که به دلیل سوگواری بعد از سقوط، نواختن آلات موسیقی ممنوع شده بود.
اجرای آکاپلا در دوران ارتدکس و در مجمع یهودیان محافظه کار نیز همچنان به صورت مرسوم خود باقیست. در این کنیسه ها، مراسم به این شکل اجرا می شود که پیشوای آوازه خوان، متنی مطابق با کتاب مقدس را به شکلی دعاگونه یا آواز می خواند و حضار به همان منوال به او پاسخ می دهند. تنها ساز مورد استفاده ی آن ها در صورت نیاز “نی (بگ پایپ)” برای پیدا کردن گام اولین نت و یا در مواقع خاص و مناسبت ها “شاخ قوچ (رمز هورن)” بوده است.
شروع شکل گیری اجرای آکاپلا به روش مرسوم، یعنی همان خواندن مزامیر داوود و یا دیگر متون مقدس و استفاده از یک پیشوا به عنوان رهبر این مراسم، در کلیسا های اولیه را عبریان رقم زدند. مراسم عشای ربانی کلیسای کاتولیک رومی، که برگرفته از نام “پاپ گرگوری”، ” مناجات گریگوریان ” نامگذاری شده، از حوالی سال ۵۹۰ پیش از میلاد مسیح، فرم غالب موسیقی کلیسا بوده است. این تنها قطعه ی ساده است که با خطوط آهنگینی ترکیبی، از گفتار و آواز، با روشی ریتمیک و رها سروده شده است. بیش از ۳۰۰۰ نسخه از این مناجات ثبت و ضبط شده، که شامل یکی از بهترین مثال های موسیقی آکاپلای کلیسایی است.
رسم آواز های مقدس بدون موسیقی در طول دوران رنسانس نیز ادامه داشت. با این که گاهی سازهایی اضافه و یا سازی جایگزین بخشی از آواز می شد، آواز ( وکال ) عمدتا بر خود متکی بود. طنین صدای آواز گروه کر در آن کلیسا های کوچک، به طور ویژه ای تاثیرگذار بود.
جیووانی پیرلوییجی دا پالسترینا، با نوشتن صد ها قطعه سرود کلیسایی، یکی از منحصر به فرد ترین ترانه سرایان ایتالیا در دوران رنسانس بود. ” سبک پالسترینا “، همانطور که گفته می شد، فرم پیچیده ای از آکاپلا، متشکل از آوا هایی متفاوت در حال خواندن نت هایی متفاوت، به اضافه ی متونی که در لحظاتی متفاوت وارد کار می شدند، یا چند نوایی به صورت همخوانی روی یک ریتم و بر خلاف یک خط ملودیک و یا به صورت هم نوایی بودند.
خارج از کلیسا، خواندن سرود های عاشقانه ی ایتالیایی و انگلیسی (مادریگال ها) متداول بود. این ها قطعه هایی اجرا شده توسط گروه های کوچک چهار یا پنج نفره و کاملا برعکس آواز های کلیسا، عموما در مورد لذت های روزمره مثل: عشق، نوشیدن و خوش گذراندن بودند.
آکاپلای امروزی
با وجود تفاوت های بسیار نسبت به “مادریگال”، ایده ی همنوایی گروهی غیر مذهبی، عموما متشکل از صداهای مردانه، بدون موسیقی، یا با همراهی ساز های بسیار در پس زمینه، در سال های ۱۹۵۰-۶۰ طرفداران زیادی پیدا کرد. به عنوان مثال، گروه هایی مانند: “د مارسلز”، “د دریفترز” و “د هارپتونز” را می توان نام برد. برخی از قطعه های معروف آن دوره نیز به “ماه آبی (بلو مون)”و”من فقط برای تو چشم دارم (آی انلی هو آیز فور یو)” اشاره کرد. یکی از دلایل محبوبیت آکاپلا، کم هزینه تر بودن آن بود زیرا در این صورت دیگر گروه نیازی به استخدام نوازنده نداشت.