پیوتر ایلیچ چایکوفسکی (Pyotr-Ilyich-Tchaikovsky) مشهورترین آهنگساز روسی تمام ادوار، در 25 آوریل (7 می جدید) سال 1840 در ووتکینسک روسیه به دنیا آمد و در 25 اکتبر (6 نوامبر جدید) سال 1840 در سن پترزبورگ در گذشت.
آثار او به دلیل ملودی های خوش آهنگ، هارمونی های تاثیر گذار و ارکستراسیون زیبا و پر شور که همگی عمیقا عواطف و احساسات را تحت تاثیر قرار می دهند، همیشه مورد توجه عموم مردم بوده است.
کارنامه هنری او شامل: 7 سمفونی، 11 اپرا، 3 باله، 5 قطعه، 3 کنسرت پیانو، یک کنسرت ویولون، 11 اورتور ( به عبارت دقیقتر، 3 اورتور و 8 اثر ارکستر موسیقی منظره نما تک بخشی )، 4 کانتاتا، 20 اثر کرال، 3 قطعه کوارتت ساز زهی، یک ششگانه با ساز های زهی و بیش از 100 آهنگ و قطعه پیانو است.
دوران کودکی
چایکوفسکی دومین فرزند از شش فرزند بازمانده ایلیا چایکوفسکی است که مدیر کار های فلزی کامسکو ووتکینسک و الکساندر اسییر و از نسل مهاجران فرانسوی بوده است. او از کودکی علاقه شدیدی به موسیقی داشت و اولین تاثیرات را جعبه ارکستریونی که در خانه شان بود ، روی او گذاشت.
در سن چهار سالگی اولین تلاشش در زمینه آهنگ سازی که ضبط هم شد، با همکاری خواهر کوچکترش الکساندرا و با نوشتن یک آهنگ به نتیجه رسید. در سال 1845 او شروع به یادگیری درس های پیانو با یک معلم خصوصی کرد و از این طریق، با مازورکاهای فردریک چاپین و قطعات موسیقی فردریک کالکبرنر آشنا شد. از آن جا که در آن زمان آموزش موسیقی در موسسات روسی ارائه نمی شد، والدین چایکوفسکی اصلا به این فکر نمی کردند که پسرشان بخواهد این حرفه را دنبال کند.
در عوض آن ها تصمیم گرفتند که پسر حساس و بی قرارشان را برای کار در ارگان های دولتی آماده کنند. در سال 1850 چایکوفسکی وارد مدرسه سلطنتی و معروف حقوق شناسی در سن پترزبورگ که یک موسسه شبانه روزی برای پسران جوان بود، شد و 9 سال را در آن جا گذراند. او دانش آموزی کوشا و موفق بود که در بین همکلاسی هایش محبوبیت خاصی داشت. او به خاطر روحیه لطیفی که داشت در این محیط مردانه با چند نفر از هم مدرسه ای هایش رابطه دوستانه قوی برقرار کرد.
در سال 1354 مادرش به وبا مبتلا شد و درگذشت. در آخرین سال های تحصیل چایکوفسکی در مدرسه، سرانجام پدرش به استعداد او در زمینه موسیقی پی برد و از معلمی حرفه ای به نام رادولف کوندینگر خواست تا به او پیانو آموزش بدهد.
در سن 17 سالگی چایکوفسکی تحت تاثیر مربی آوازش لوئیجی پیچیولی قرار گرفت. اوئیجی اولین نفری بود که استعداد او را در موسیقی تحسین کرد. از آن به بعد علاقه چایکوفسکی به موسیقی ایتالیایی بیشتر و بیشتر شد. اپرای دون جیوانی موزارت هم جز آثاری بود که به شدت روی سلیقه موسیقی او تاثیر گذاشت.
در تابستان 1861 برای اولین بار از روسیه خارج شد و به کشور هایی چون آلمان، فرانسه و انگلیس سفر کرد. در اکتبر همان سال در کلاس های موسیقی که اخیرا توسط انجمن موسیقی روسیه برگزار می شد، شرکت کرد. هنگامی که هنرستان موسیقی سن پترزبورگ در پاییز بعدی افتتاح شد، چایکوفسکی جز اولین هنر جویان بود. وقتی او تصمیم گرفت که برای همیشه زندگی اش را وقف موسیقی کند، از وزارت دادگستری که در آن جا سمت دفتر داری داشت، استعفا داد.
چایکوفسکی نزدیک به سه سال را در هنرستان سن پترزبورگ سپری کرد و در آن جا هارمونی و کنترپوان را در کنار نیکولای زارمبا و آهنگسازی و تنظیم آهنگ را با آنتون روبنشتاین یاد گرفت. از جمله اولین کار های ارکستری او می توان به اورتور طوفان اشاره کرد که در سال 1864 ساخته شد و اثری کامل در سبک موسیقی منظره نما یا Program music دراماتیک بود.
اولین اجرای عمومی آثار او در آگوست 1865 یعنی زمانی که یوهان اشتراوس جونیور یا پسر، رهبری ارکستر Characteristic Dances در کنسرت پاولوفسک در نزدیکی سن پترزبورگ را بر عهده داشت، برگزار شد.
دوران جوانی
چایکوفسکی پس از فارغ التحصیلی در دسامبر 1865، برای تدریس تئوری موسیقی در انجمن موسیقی روسیه راهی مسکو شد. این انجمن بعد از مدت کوتاهی به هنرستان موسیقی (کنسرواتوری) مسکو تغییر نام داد. تدریس به نظر او کار دشواری بود اما به خاطر دوستی با مدیر این هنرستان یعنی نیکولای روبنشتاین که این کار را از همان اول به او پیشنهاد داده بود، تحمل کرد. چایکوفسکی طی این پنج سال اولین سمفونی با نام سمفونی شماره 1 یا همان رویا های زمستانی را روی گام G مینور و در سال 1866 ساخت. علاوه بر این اولین اپرایش با نام Voyevoda را هم در سال 1868 اجرا کرد.
در سال 1868 چایکوفسکی با یک متزوسوپرانوی بلژیکی به نام Desire Artot که چند وقتی بود به ازدواج با او فکر می کرد (چون چایکوفسکی همجنسگرا بود) آشنا شد، اما نامزدی آن ها بی نتیجه ماند. اپرای Voyevoda حتی با استقبال گروه Five که آهنگسازان ملی گرای روسی بودند و هیچ وقت بین المللی بودن موسیقی چایکوفسکی را درک نکردند، رو به رو شد. در سال 1869 این هنرمند پر آوازه اورتور رومئو و ژولیت که هنرمندانه از فرم سونات اقتباس شده بود و بازتاب دهنده ساختار دراماتیک نمایشنامه شکسپیر بود را به اتمام رساند. سال بعد نیکولای رابنشتاین این اثر که اولین ساخته راه یافته چایکوفسکی به رپرتوار کلاسیک بین المللی استاندارد بود را بسیار موفق اجرا کرد.
در ماه مارس 1871 تماشاگران در تالار اشراف زادگان مسکو شاهد اجرای موفق کوارتت شماره 1 چایکوفسکی بودند. او در اوریل سال 1872 هم یکی دیگر از اپرا های او به نام Oprichnik را به پایان رساند. تابستانی که در ملک خواهرش در اوکراین سپری می کرد را وقف کار روی سمفونی شماره 2 در گام C مینور کرد که بعد ها “روسی کوچک” نام گرفت و در همان سال هم به پایان رسید.
Oprichnik اولین بار در تئاتر مارینسکی سن پترزبورگ و در آوریل 1874 به اجرا در آمد. علی رغم موفقیتش در همان اجرای اول، منتقدان قانع نشدند و در نهایت چایکوفسکی با آن ها هم نظر شد. اپرای بعدی اش Vakula the smith (1874) که بعد ها به Cherevichki (یا همان کفش های کوچک) تغییر نام پیدا کرد هم در سال 1885 مورد انتقاد قرار گرفت. این آهنگ ساز جوان در اولین اپرا هایش به خاطر این که هنرش حین اجرا مورد انتقاد قرار می گرفت، کمی مایوس شده بود.
با این وجود آثار تاثیرگذار دیگرش باعث شد تا او همچنان شهرتش را حفظ کند و در پایان 1874 کنسرتو پیانو شماره 1 در گام B فلت مینور که علی رغم رد شدن از طرف روبنشتاین معروف شد را بنویسد. اولین بار این کنسرتو در اکتبر 1875 در بوستون و در کنار هانس فون بلوو به عنوان تکنواز، با موفقیت به اجرا در آمد. در طول تابستان 1875 چایکوفسکی سمفونی شماره 3 را در گام D ماژور ساخت که تقریبا بلافاصله در روسیه مورد تحسین قرار گرفت.
بهترین آثار او (ویدیو)