تکنیک های اساسی فن آواز خوانی (همراه فیلم آموزشی)

تکنیک های اساسی فن آواز خوانی (همراه فیلم آموزشی)

آواز

بسیاری از آواز ها معمولا با روشی تقلیدی صورت میپذیرد که این اشتباهی رایج در میان ما ایرانی هاست .در اینجا سازی ها تکنیک ها و راهکارهایی برای آوازخوانی اصولی را به شما آموزش خواهد داد.

در این مقاله، که بایستی تنها به عنوان مقدمه‌ای بر بحث‌هایی ژرف‌تر در رابطه با فن آوازخوانی به شمار رود، ازپرداختن عمیق به شیوۀ فراگیری تخصصی اجزاء این فن خودداری و تنها به آنها اشاره شده است. همچنین از برخورد روانشناختی با پدیده صدای آوازی نیز – به دلیل فراتر رفتن از هدف این مقاله – به عنوان آغاز یک گفتگو خودداری می‌شود. باشد که در فرصتی مناسب به این نکات مهم نیز پرداخته شود.

آموزش آوازایرانی به شکل گروهی و با روش تقلیدی انجام می‌گیرد. دراین روش آموزگار (استاد) بیتی ازشعری را درگوشه ای می‌خواند و هنرجویان حاضر درجلسه یکی پس ازدیگری بنا برتوان خود آن را تکرارمی‌کنند. با تمرین و ممارست فراوان درطول روزهای بین جلسات درس بایستی گوشه مورد نظرملکه ذهن شود و خواندن آن حتی الامکان روان و با شیوۀ ادای آموزگار نزدیک و تا حد ممکن با آن یکسان گردد.
دراین شیوۀ آموزش به نکات اساسی و مهم که به فن آوازخوانی یا تکنیک آواز مربوط می‌شود پرداخته نمی‌شود. حتی دست اندرکاران این رشته به این بهانه که تکنیک خواندن آواز ایرانی با آواز کلاسیک غربی متفاوت است، ازهرگونه بحثی دراین باره خودداری می‌کنند.

کلاس آواز

 اما فن یا تکنیک آوازخوانی چیست؟

آن عبارت است از تسلط بر تنفس صحیح، داشتن حنجره ای بدون تنش و کاملا آزاد، قدرت به کارگیری آگاهانۀ حفره‌های تشدید صوت، مهارت درتلفظ دقیق واژه‌ها و چالاکی عضلات مربوط به آن و قدرت شنوایی دقیق ارتفاع اصوات و ادای دقیق آنها. با توجه به این تعریف تنها یک روش صحیح برای خواندن آواز وجود دارد و آوازایرانی نیز از آن مجزا نیست. لازم به توضیح است که دراین بحث به کارگیری واژۀ  «آواز»  به مفهوم سنتی آن که از« تصنیف» متمایز می‌گردد نیست، بلکه دراینجا این واژه  به جای «عمل آوازخواندن» به طور کلی به کار می‌رود.

 


avaz

توی این پک فوق العاده، استاد فرهاد فراهانی، آواز، تحریر و صداسازی رو جوری بهت یاد میده که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان خواننده حرفه ای شو و همه رو انگشت به دهان کن!


 

این مطلب هم به کارتان می آید: ۲ درس مهم آموزش سلفژ و تمرین خوانندگی

باید یادآورشد که آفریدن یک اثرهنری با تسلط بر فن و تکنیک و به کارگیری آن هنردو مبحث کاملا جداگانه هستند . تنها تسلط و آگاهی بر فن و ابزار یک هنر، ازهنرجو یک هنرمند نمی‌سازد، در عین حال هنرمند بدون تسلط بر فن یا به تعبیری زبان هنری اش نیزغیرقابل تصور است. هنرمند کسی است که بتواند فن آموخته شده را با استعدادها و قدرت خلاقۀ خود درهم آمیزد تا حقیقتی را که برای بازگو کردن دارد به بهترین و مناسب ترین شیوه و دوراز تصنع بیان کند. این پدیده برای تمام هنرها صادق است، برای مثال یک نقاش بایستی به قوانین فیزیکی رنگ و نور، رموزترکیب رنگها و تاثیر آنها و خاصیت مواد و ابزار مورد استفاده در هنرنقاشی، تسلط داشته باشد تا بتواند آنها را آگاهانه برای نقش کردن احساس خود و یا بیان موضوعی که مطرح کردن آن را ضروری می‌داند به کار بندد. دررابطه با موضوع مورد بحث ما، تکنیک آوازعبارت است از تسلط بر فن آوازخوانی و درمورد هنرمند آوازخوان به کارگیری این فن برای بیان احساسات نهفته در یک آواز و به گونه ای آفرینش دوبارۀ آن هنگام اجرا.
ازتعریف بالا می‌توان این نتیجه را گرفت که یادگیری فن آوازعبارت است ازانجام دادن تمرین‌هایی هدفمند، جدا از یادگیری یک ترانه یا تصنیف یا آریا یا گوشههای یک دستگاه، برای فراگیری تنفس صحیح، آزادسازی صدا ازهر گونه تنش مزاحم و بازدارنده، قوی کردی و تحرک بخشیدن به عضلات مربوط به گفتار، پرورش شنیدن صحیح اصوات و ادای دقیق و ژوست آنها.
بیشتردست اندرکاران موسیقی ایرانی خصوصا خوانندگان وآموزگاران آوازایرانی براین گمانند که یا صدایی تحریر دارد (چیزی که به تحرک ارگان آواز و چالاک بودن آن بازمی‌گردد) یا ندارد. این طرزتفکر باعث شده است که خواندن آواز تنها در انحصارعده ای محدود که صلاحیت آنها را فقط آموزگاران این رشته تشخیص می‌دهند، باقی بماند و افراد دیگر با این باور که صدایی انعطاف ناپذیر و بدون تحریر دارند ازیادگیری این هنر والا محروم بمانند. این آموزگاران به خود زحمت پرداختن به نکات زیررا نمی‌دهند:
چرا صدایی تحریر دارد و صدایی دیگر فاقد آن است؟ چرا صدایی نرم و متحرک و پرانعطاف است و صدایی دیگرسفت و پرتنش؟ چرا یک صدا با ظرافت و مهارت قادر به اجرای تحریرهای موسیقی ایرانی است و صدایی دیگر با ظرافت و مهارتی کمتر؟ و اصولاً آیا امکان رسیدن به انعطاف و ظرافت دراجرای تحریرها برای صدایی که این توانایی را ندارد یا به طور محدود بر آن مسلط است، وجود دارد یا نه؟
باید بدانیم که اصولا شرایط طبیعی برای تمام کسانی که ازسلامت حنجره برخوردارند برای آموختن آواز و پرورش صدای آوازی موجود است. ساده ترگفته شود هرانسان سالم با شرایط فیزیکی سالم برای صحبت کردن یا آوازخواندن به دنیا می‌آید. عملکرد حنجره مانند دیگراندامهای درونی بدن تحت کنترل مستقیم انسان نیست. این بدین معنی است که تارهای صوتی به عنوان منبع تولید صوت یا وظیفۀ خود را سالم و درست انجام میدهند یا درانجام فونکسیون خود به دلایلی دچاراشکال هستند.
هنگام آوازخواندن بدن ما تبدیل به یک ساز می‌گردد. اجزای اصلی تشکیل دهندۀ این سازعبارتند ازحنجره، دستگاه تنفسی، اندام گفتار، حفرههای تشدید صدا. مجموعۀ همکاری تمام این اجزاء با هم صدای آوازی را تشکیل می‌دهد.
دستگاه صوتی یا حنجره شامل تارهای صوتی واستخوانها وغضروفهای مربوط به آن درمیان گروهی از ماهیچه‌ها که آن را میان خود نگاه داشته اند در بالای نای به اصطلاح آویزان است.
دستگاه تنفسی شامل قفسۀ سینه – که خود شامل دندهها و ماهیچههای میان دنده‌ای است و شُشها، نای، نایژک‌ها را در میان می‌گیرد بوسیلۀ پردۀ دیافراگم از ناحیۀ شکم جدا میشود. علاوه بر آن ماهیچه‌های پشت و شکم نیز در تنفس سهیم هستند.
اندام گفتارمجموعه‌ای از ماهیچه‌های کوچک و بزرگ، آرواره‌ها، لب‌ها، زبان و کام است.
مهمترین حفره‌های تشدید صدا، دهان و حفره‌های بینی و سینوس‌ها هستند علاوه بر آن حلق و قفسۀ سینه نیز خود تا حدودی به تشدید صدا کمک می‌کنند. استخوانها و ماهیچه‌های تمام بدن می‌توانند حامل طنین یا رزونانس باشند.

آموختن تنفس صحیح اولین قدم در راه پرورش صداست

تنها با تنفس صحیح است که حنجره عکس العمل سالم نشان داده و آماده برای خواندن می‌شود. آموختن تنفس صحیح  و مهارت در به کارگیری آگاهانه آن، دست یافتن به چالاکی درحرکات ماهیچه‌ها و اندام‌های مربوط به آن خود سبب می‌شوند که بیشتر تنش‌هایی که درنتیجه کمبود تحرک به وجود آمده‌اند رفته رفته ازمیان بروند. کیفیت تنفس و پرانرژی بودن یا نبودن آن تعیین کنندۀ بُرد، نفوذ، قدرت و طنین  صدا است. تنفس صحیح و آگاهی بر رابطۀ آن با عملکرد سالم دستگاه صوتی برای سلامتی و پرورش صدای خوانندگان یا کسانی که به‌کارگیری صدا جزئی ازحرفه‌شان  میباشد، مانند بازیگران، آموزگاران ، گویندگان و…. ضروری است.
تمرین‌های مربوط به گفتاربرای قوی و ماهر کردن، سرعت عمل بخشیدن و تحت کنترل درآوردن عضلات مربوط به آن است. هدف، دستیابی به حداکثر کارآیی با به کارگیری حداقل انرژی یا نیرو است. حرکاتی که برای ادای واژه‌ها صورت می‌گیرند بایستی بسیار ظریف و متمرکز در قسمت پیشین دهان باشند. ادای واژه‌ها در قسمت پسین دهان، حلق، گلو و به کارگیری بیش از اندازه آرواره برای ادای واژه‌ها ـ چیزی که نزد بیشتر خوانندگان آواز ایرانی مشاهده می‌شود ـ نه تنها تلفظ روشن و واضح آنها را مشکل می‌کند بلکه سدی است برای اجرای نرم و روان ظرائف و تحریرهای موسیقی ایرانی. هر گونه تنش در ناحیۀ لبها، دهان، آرواره ، کام و بخش پَسین زبان و حلق حتی اگر ناچیز هم باشد نه تنها تحرک صدا بلکه طنین آن را نیزمحدود می‌کند.
بنابراین هدف از تلاش برای تسلط برفن آوازخوانی چیزی نیست به جز آزاد کردن تدریجی صدا- و ارگان‌هایی که در تولید صدای آوازی سهیم هستند- ازهرگونه تنش بازدارنده، قوت بخشیدن به ماهیچه‌های مربوط به آن ورسیدن به صدایی پرطنین، رسا، پرتحرک، سرزنده و پراحساس با قدرت گفتاری واضح و روشن؛ و افزایش حساسیت حنجره برای برانگیخته شدن به وسیلۀ بنیادی‌ترین تلاش. تنها با تسلط به فن یا تکنیک خواندن آوازاست که می‌توانیم از ساز درون خود برای سال‌های زیاد بدون نشانه‌های فرسودگی استفاده کنیم. در حقیقت با یادگیری فن خواندن آوازدر یک روند صبورانۀ جستجو در خود، هنرجو صدای حقیقی خود را به تدریج کشف می‌کند و آن را برای عملکرد سالم آماده می‌سازد.

مطلب مهم: آموزش نکات مهم برای آواز خواندن

انعطاف ناپذیری و پرتنش بودن صدا یا به تنش، ضعف و تنبلی ماهیچه‌های تنفسی،  تولید صدا و گفتاری بازمی‌گردد یا به کاربرد آنها با تلاش بیش ازحد و فشار. اشاره می‌کنم که هر ماهیچه ای از بدن که همواره به کارگرفته نشود رفته رفته توانایی و کار‌آیی  خود را از دست داده می‌دهد. این قانون برای ماهیچه‌های مربوط به تولید صدا، تنفس و ماهیچه‌های گفتاری نیز صادق است. به عبارتی با پرورش صدای آوازی به تدریج ماهیچه‌ها و اجزایی که درتولید صدای رسا و پرطنین سهیم هستند بار دیگر قوی و چالاک شده و ازتنش‌ها آزاد می‌گردند تا حنجره بتواند عملکرد طبیعی و زنده ای را که درخود نهفته دارد بدون محدودیت انجام دهد. ممکن است ازخود بپرسیم “چرا باردیگر”؟ کافی است که در شیوۀ خواندن و اصولا حرکات جسمی کودکان و نوجوانان در مقایسه با بزرگسالان ـ در سنین متفاوت ـ  تأمل کنیم تا پی ببریم که در روند رشد چگونه انرژی طبیعی و تحرک جسمی درنزد بزرگسالان به تدریج محدود شده است. این محدودیت همان گونه که اشاره کردم دردستگاه تنفسی و اندام گفتاری و حنجره نیز انعکاس یافته و کارآیی آنها را محدود می‌کند. اما هدف پرورش صدای آوازی تنها رسیدن به چالاکی و قدرت طبیعی ماهیچه‌های مربوط به آن نیست ، هدف مهم دیگر آگاهی یافتن به عملکرد سالم ارگان صدا برای به‌کارگیری آگاهانه آن است.
آموزگاران باید توجه داشته باشند که هرهنرجو با ذوق، استعداد و توانایی‌های خاص خود برای فراگیری آواز به آنها مراجعه میکند. او باید قادر باشد نقاط ضعف و توانایی‌های هنرجو را به خوبی تشخیص دهد و برای از میان برداشتن ناهنجاری‌ها و تنش‌های صدای او تمرین‌هایی درخور یافته و در پرورش سالم  صدایش او را یاری کند. تمرین‌های بی‌هدف و نامناسب با توانایی‌ها و نیازهای هنرجو درپرورش صدای او یا بی‌تأثیرند و یا در بیشتر موارد خود باعث ایجاد تنش و سفتی عضلات میگردند. بنابراین توصیه می‌کنم درس آواز انفرادی داده شود، چون تمرینی که برای یک هنرجویان ضروری است شاید برای دیگری بیهوده باشد. البته این به این معنی نیست که هنرجویان درکلاس آواز یکدیگرحضور نداشته باشند. مشاهدۀ درس آواز و آگاهی به توانایی‌ها و ضعف‌های یکدیگر نیز می‌تواند برای پیشرفت تکنیک مشاهده کننده مثبت و سازنده باشد.

همه مطالب درباره آواز خوانی: آموزش آواز (گام به گام)

وسعت صدای هر فرد بسته به ساختمان حنجرۀ او به طورطبیعی تعیین گردیده است و فقط دراین محدوده، صدا میتواند با بیشترین توانائی و تحرک خود طبیعی ترین و خوشایندترین کیفیت و طنین را دارا باشد. هر گونه کوشش خواسته یا ناخواسته برای نادیده گرفتن طبیعت یک صدا باعث ایجاد تنش و نهایتاً صدمه دیدن آن میگردد. تقسیم کردن صدای انسان‌ها فقط به دو گروه صدای زنانه و صدای مردانه روش دقیقی نیست، زیرا نزد هر یک از این دو گروه تقسیمات فرعی دیگری نیز وجود دارد ( برای نمونه صدای زنانه که به طور کلی به سه گروه صدای زیر، میانی و بم زنانه تقسیم می‌گردد) . به‌علاوه باید میان صدای بزرگسالان با کودکان و نوجوانان تفاوت قائل شد. تمرین‌ها یا حتی شیوه‌هایی که برای آموزش صدای بزرگسالان در نظر گرفته میشوند در بیشترمواقع برای صدای لطیف و حساس کودکان و نوجوانان مناسب نیستند زیرا آمادگی کودکان برای تقلید بی چون و چرا، حتی ازروش خواندن اشتباه آموزگاران ، آنها را ازگزند آسیبهای جدی وغیر قابل علاج مصون نگاه نمی‌دارد.
در روش تقلیدی اصولا مبنا صدای آموزگاراست و سازهمراهی کننده در کلاس آواز نیز- معمولاً تار یا سه تار- هماهنگ با صدای او کوک می‌شود. سوال این است که آیا میتوان با این روش در یک کلاس گروهی – گاهی 10 تا 15 نفر- تک تک هنرآموزان را هماهنگ با احتیاجات صدایی آنها آموزش داد؟

متاسفانه در سالهای اخیر به دلیل کمبود متخصص در زمینه‌های هنرموسیقی (و نه تنها در این هنر) در ایران، کارها نه به کاردانان این رشته بلکه به افرادی کم‌مایه و فرصت طلب با مهارت‌هایی محدود و نارسا واگذاشته شده است. این اشخاص معمولاً عنوان استاد را نیز یدک می‌کشند. درچنین شرایطی آوازخوانانی پروش می‌یابند که به جای خواندن، عموما یا ناکوک و نارسا می‌خوانند و یا در نهایت بدون دستیابی به کاراکتر واقعی و ویژگی‌های درونی صدای خود، صدای آموزگار خود را تقلید می‌کنند.

با استفاده از این پکیج آموزشی و فوق العاده آموزش آواز خوانی ( این ساز را به راحتی در خانه یاد بگیرید)

فیلم آموزشی چند تکنیک مهم در آواز خوانی

 

آموزش آوازآواز خوانیتکنیک آواز

حتما بخوانید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.