فرض کنید من به شما یک آفتابگردان و دوازده گل میخک داده ام و بعد از شما می خواهم آن ها را به صورت یک دسته گل کنار هم بچینید. شما چه کار می کنید؟
من فکر می کنم شما بعد از کمی تامل، گل آفتابگردان را در وسط گل های کوچک تر قرار خواهید داد تا آن را پوشش دهند. شاید از نظر هنری کار دست را نکرده باشید اما معمولا همین چیدمان را انجام خواهید داد.
قطعه اصلی تان را پیدا کنید
شاید این کار برای تان به سختی بلعیدن یک قرص تلخ باشد ؛ مخصوصا اینکه زمان و انرژی کمی برای سر هم بندی کردن لایه های مختلف داشته باشید . . . اما باید بدانید که در نظر گرفتن تمام صدا ها در میکس ضرورتی ندارد. در واقع، کانون توجه به اندازه کافی بزرگ هست که بتواند به طور هم زمان روی یک یا چند عنصر متمرکز شود.
در کل تصمیم گیری در مورد تنظیم، وقتی از قبل تصمیم می گیرید که کدام بخش ها در اولویت باشند و چه مواردی برای پشتیبانی از آن ها باشند، راحت تر و نتیجه بخش تر خواهد بود.
توی این پک فوق العاده، آهنگسازی دیجیتال، ضبط، تنظیم، میکس و مسترینگ رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان آهنگساز حرفه ای و معروف شو!
حتمابخوانید: آموزش گام به گام و تصویری آهنگسازی الکترونیک به صورت اصولی
بیشتر از این نمی توان روی این نکته تاکید کرد که یک تنظیم خوب در مورد پیدا کردن قطعه اصلی آهنگ تان و ساختن یک چارچوب پیرامون آن است.
در پایان این مقاله متوجه خواهید شد که:
1-سه نوع تنظیم مختلف وجود دارد و این که تنظیم فقط در مورد ترتیب بخش ها در آهنگ نیست.
2-چرا تنظیم در موسیقی مهم است و چه ارتباطی با هدف شماره یک شما به عنوان یک تهیه کننده که تکمیل آهنگ ها است، دارد؟
3-چه موقع زمان تنظیم یک آهنگ است؟
4-می توان لوپ را به یک آهنگ تنظیم شده تبدیل کرد
5-شش کلید هایپر بیت برای تنظیم بهتر وجود دارد
بزرگ ترین افسانه درباره تنظیم آهنگ
تنظیم چیست؟ تا حدودی جواب مشخص است . تنظیم، کار روی یک آهنگ از ابتدا تا انتها است که شامل بخش های مقدمه، ورس، Buildup، کورس، breakdown، دراپ و موخره است.
و مطمئناً این تعریف سنتی تنظیم است و به معنای انتقال بخش های مختلف آهنگ تان در قسمت درستش است. نحوه انجام این کار را برای تان توضیح خواهیم داد.
اما اگر اعتقاد دارید که همه چیز ها باید تنظیم شوند، یادتان نرود که یک چارچوب برای بهتر سر هم کردن بخش های مختلف آهنگهای تان وجود دارد . تنظیم راهی برای بررسی آهنگ از چند زاویه مختلف به منظور حذف بخش های اضافی و کار روی بخش های موثر است. هر نوع تنظیمی هم به معنای این نیست که آهنگ مخاطب تان را صد در صد جذب خودش می کند.
در واقع سه نوع تنظیم وجود دارد و تصمیم گیری جدی برای هر سه مورد نیاز است تا آهنگ تان با موسیقی دلخواه تان مطابقت داشته باشد.
اولین و آشناترین نوع، تنظیم ساختاری است که انتقال انرژی و بخش های مختلف آهنگ به قسمت مناسب شان است.
بعد تنظیم ساز است که یعنی چطور نت ها، آکورد ها و ملودی ها را بین ساز های مختلف کار شده در آهنگ تان، پخش کنید. یادتان باشد این کار می تواند در طول مسیر شما تغییر کند! انتقال خط ملودی از وکال به سینتی سایزر ممکن است باعث شود که آهنگ به شیوه ای جدید و تازه تر به پایان برسد.
در نهایت تنظیم قسمتی است که به معنای قرار دادن صدا ها در میکس با تعیین میزان صدای شان است. پس تنظیم ها به این صورت هستند:
- تنظیم ساختاری
- تنظیم سازی
- تنظیم مکانی
تنظیماتی که در بالا به آن ها اشاره کردیم ممکن است برای تان ناملموس باشد، به همین دلیل هر کدام را به کلمات ساده تری تعبیر می کنیم:
- جریان
- صداگذاری
- میکس
اهمیت تنظیم در موسیقی
آیا تا به حال دوستی داشته اید که برای شما جوکی را با تمام جرئیات تعریف کند ، طوری که قسمت خنده دار جوک در بین این جزئیات گم شود؟ احتمالا بعد از کمی تامل و توضیح متوجه نکته خنده دار جوک خواهید شد
حالا تنظیم را با جوک مقایسه کنید. اگر همه بخش ها تنظیم شوند، آهنگ آن زیبایی که باید را ندارد.
این است تفاوت بین یک ایده ای که بسیار ضعیف اجرا شده و یک تنظیم بی عیب و نقص…
وقتی می گویم پویایی در موسیقی کلید آهنگ های احساسی است، برای نشان دادن این است که چه تعداد کلمه مختلف در واژگان موسیقی ما به این نکته اساسی اشاره دارند. به روشی مشابه، من از شما می خواهم کلمه “تنظیم” را با یک کلمه جدید جایگزین کنید، کلمه ای که به شما کمک می کند تا روی یک عمل تمرکز کنید.
زمان تنظیم است
تاکنون در مورد تنظیم آهنگ صحبت کردیم، اما من می خواهم بیشتر به آن بپردازم. آنچه یک آهنگ را به آهنگ درست تبدیل می کند، تنظیم آن است . با کمک این مقاله می خواهم به شما نشان دهم که چطور ایده خود را به آهنگ تبدیل کنید.
اگر بیش از یک روز موسیقی تولید کرده اید، می دانید که در این فرآیند تصمیمات متعددی باید گرفته شود. بهترین تولیدکنندگان سیستمی برای پرداختن به این تصمیمات و پیگیری آن ها ایجاد کرده اند. پس از ضبط صدای نهایی، لازم نیست دیگر به فکر تنظیمات ساختاری باشید. و واقعا بعد از ایجاد توالی آکورد ها نباید درگیر جزئیات تنظیم میکس شد.
متدولوژی هایپر بیت ها در تنظیم، بر اساس سه نوعی که گفتیم به صورت زیر است:
صداگذاری ( سازی )
تعیین این که به کدام ساز ها ملودی، آکورد و هارمونی اختصاص بدهیم، می تواند در ابتدا یا انتهای روند کار ادامه داشته باشد. این کار در هر دو صورت هم امکان پذیر است اما چه در مرحله طرح اولیه باشد و چه در مرحله تکمیل آهنگ، هنوز هم تصمیماتی هست که باید گرفته شود.
برخی از تولیدکنندگان دوست دارند برای ساخت آکوردشان با یک قطعه کوتاه با پیانو شروع کنند. بقیه ترجیح می دهند ابتدا به طرح صدا بپردازند. اگر به صداگذاری چند سینتی سایزری علاقه دارید، چند آکورد را در آن بگنجانید. بین این دو هر کدام برای شما و کارتان بهتر و ساده تر است را انجام بدهید.
همانطور که گفته شد، شما باید در برخی موارد تصمیماتی در مورد نحوه صداگذاری روی آهنگ تان بگیرید. طراحی صدا هم در مراحل اولیه مزایای خاص خودش را دارد. اگر تصمیم بگیرید که آن آکورد ها را به جای اینکه به یک پیانو رودز اختصاص بدهید، روی پلی سینتی سایزر دهه 80 بگذارید، مسیر و صدای آهنگ تان تغییر خواهد کرد.
من طرفدار تصمیم گیری و حرکت سریع هستم، اما شما باید آنچه برای تان مناسب تر است را پیدا کنید. فقط به خاطر داشته باشید که تخصیص ملودی و هارمونی به ساز ها یعنی جایی که طراحی صدا و تنظیم به هم می رسند و نباید از آن غافل شد.
جریان ( ساختاری )
هنگامی که ایده اصلی را خلق می کنید، باید به فکر تنظیم جریان باشید. این مرحله می تواند یک لوپ 8 میزانی، توالی آکورد و ملودی یا یک قطعه پر انرژی باشد که تمایل دارد دراپ قابل توجهی داشته باشد.
در حال حاضر، شما آهنگی ندارید. شما یک ایده هیجان انگیز دارید. اما برای این که این ایده تبدیل به یک آهنگ شود، به بخش دیگری نیاز دارد. شما نقطه B را دارید و حالا به نقطه A نیاز دارید. با تغییر نگرش (که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد) می توانید هر بخشی از موسیقی را انتخاب کنید و همتایش را درست کنید.
کسانی که من را می شناسند، می دانند چه اتفاقی می افتد. اما آن قدر مهم است که دوباره به آن می پردازم.
برای خلق یک موسیقی عالی، به یک مرجع نیاز دارید.
استفاده از فرم های امتحان شده و واقعی آزاد است. در واقع ساخت موسیقی نو و مبتکرانه در محدودیت ها، بسیار آسان تر از تلاش برای ابداع دوباره آن است. مراجعه به سادگی انتقال آهنگی که دوست دارید به DAW تان و دستکاری آن مطابق با سرعت آهنگ و اضافه کردن پرچم یا علامت در ابتدای هر بخش جدید است.
نیازی نیست که کاملاً با هر میزان هم خوانی داشته باشد، اما بگذارید ساختار آهنگ تان با یک قاعده غیرسختگیرانه پیش برود. هنگامی که ساختاری برای کار در اختیار شما قرار گرفت، می توانیم به راحتی از این ایده استفاده کنیم و با مهندسی معکوس راهی برای ایجاد آن پیدا کنیم.
اگر بخواهم صادقانه بگویم هزاران پست وبلاگی در مورد ” خروج از لوپ ” وجود دارد. همه آن ها هم دقیقاً همان توصیه ای را ارائه می کنند که ما پیشنهاد داده ایم.
حتما بخوانید: آموزش 24 نکته مهم که چگونه به یک آهنگساز خوب تبدیل شویم؟
همان طور که گفته شد، بیش از حد فکر نکنید. آهنگ مرجع را مستقیماً به DAW تان بکشید، آن را با BPM دستکاری کنید و یک برنامه دقیق برای خودتان بریزید. بعدا فرصت های زیادی برای خارج شدن از پروسه تولید وجود خواهد داشت.
میکس (فضا سازی)
ترتیب عناصر داخل آهنگ تان برای ایجاد یک میکس منسجم از حوصله این مقاله خارج است، اما پس از ایجاد جریان و صداگذاری صورت می گیرد. به عبارت دیگر این کار پس از پایان ساخت آهنگ انجام می شود.
من واقعا به هنر میکس علاقه دارم. سال ها وقت صرف یادگیری کار هایی که باعث ایجاد یک میکس عالی می شود، کرده ام. تدریس روش و مهارت های فنی مورد نیاز برای میکس، زمان بر است. اگر به دنبال یادگیری صفر تا صد یک آهنگ هستید، دوره های زیادی از ساخت تا میکس یک آهنگ وجود دارد که می توانید در آن ها شرکت کنید.
تغییر ذهنیت برای تبدیل لوپ به آهنگ
در این بخش نکته ای وجود دارد که من در حرفه ام به عنوان تهیه کننده موسیقی، دوباره آن را یاد می گیرم و آن هم این است که:
حذف چیزی که از قبل وجود دارد، آسان تر از این است که تلاش کنید تا چیزی که نیست را اضافه کنید.
فیلتر کردن فرکانس ها از یک سینتی سایزر، استفاده از اکوالایزر کاهشی، زدن دکمه قطع (mute) و … اقدامات ساده ای هستند، اما برای ایجاد هدروم و فضا در میکس، 90 درصد موثرتر از تقویت یا افزودن صدا های جدید هستند.
همین اصل در مورد تنظیم هم صادق است. کم کنید اما اضافه نکنید!
این روش به تنظیم کاهشی معروف است و توسط همه از ill gates گرفته تا دنیس دسانتوس مورد استفاده قرار گرفته است.
لوپی که ساخته اید، در نهایت کورس نهایی تان خواهد بود. آن را کپی و پیست کنید تا به اندازه 3-4 دقیقه محتوا داشته باشید. آن را برای آخرین کورس با تمام قدرت نگه دارید، اما برای بخش های دیگرتان هر تعدادی که می توانید را Mute کنید. پس از ایجاد طرح اولیه با چند عنصر مشترک، در صورت تمایل می توانید ساز جدیدی را هم اضافه کنید. با این حرکت ساده، شما از بخش B که قبلا ساخته اید به بخش A بر می گردید.
تنظیم کاهشی رویکردی است که به شما امکان می دهد تا هر ایده ای را به یک آهنگ تبدیل کنید و نیاز است تا زمانی که یک داربست یا چارچوب برای ساختن داشته باشید، با حذف بخش های مختلف از ایده ای که دارید به عقب برگردید.
شش کلید هایپر بیت برای یک تنظیم بهتر
تنظیم یکی از مهم ترین مهارت های یک تولیدکننده برای بهتر کردن یک آهنگ است، زیرا همه چیز از میکس کردن گرفته تا نحوه رسیدن به ایده ای که در ابتدا از آن الهام گرفته اید، را پوشش می دهد. در این جا شش کلید برای تنظیم بهتر را در اختیارتان قرار داده ایم:
1-یک تنظیم خوب تنظیمی است که در آن آهنگ خیلی زود تمام شود. بهتر است به جای این که یک ثانیه به آن اضافه کنید تا آهنگ طولانی تری داشته باشید، آهنگ را با یک ثانیه زودتر تمام کنید. آیا ترجیح می دهید شنونده تان دوباره آهنگ را گوش کند یا علاقه اش را با بیش از حد شنیدن آهنگ از دست بدهد؟ آهنگ های تان را کوتاه تر، ساده تر و دقیق تر تنظیم کنید.
2- قبلاً هم گفته ام و هزار بار دیگر هم خواهم گفت که به موسیقی های دیگر مراجعه کنید. این کار واقعا کمک تان خواهد کرد. یا کتاب من با عنوان Steal like an artist را بخوانید.
3- از درجات مختلف دینامیک برای حرکت بین بخش ها استفاده کنید. حرکت از یک ورس مهار شده به یک کورس بزرگ تاثیر بیشتری خواهد داشت نسبت به موقعی که همه چیز از میزان اول، بزرگ و بلند باشد. توجه به این نکته دینامیک، تنظیم را برای تان شگفت انگیزتر خواهد کرد.
4- ریسک کنید و چیز های جدید را امتحان کنید. با این کار در حق خودتان لطف خواهید کرد. این ریسک می تواند طراحی صدا برای انتقال، روش جدید استفاده از سینتی سایزر یا یک افکت باشد. … این تنها راه برای تازه و جالب نگه داشتن تنظیمات تان نیست، بلکه راهی برای درگیر شدن و به چالش کشیدن شما در روند نوشتن است.
5- از تکرار به نفع خودتان استفاده کنید. با تکرار به اندازه کافی، هر چیزی می تواند به ملودی یا موتیف اصلی یک آهنگ تبدیل شود. این روش یکی از قدرتمندترین، ابتدایی ترین و در عین حال یک ابزار کم تر استفاده شده در تولید موسیقی است. بخشی را تکرار کنید. آن را با یک تغییر ظریف و یا روی ساز های مختلف تکرار کنید. این حرکات باعث ایجاد تکرار از نوع call and response می شود.
6-در طرف مقابل، در نظر گرفتن رویداد های مقطعی برای علاقه مند نگه داشتن شنونده و ایجاد لحظات خاص و خاطره انگیز در طول تنظیم ضروری است. این رویداد ها می توانند وکال چاپ های یک دفعه ای، اجرای خشن درام، تاخیر رنجیره ای در صداگذاری و… باشد. گزینه ها بی پایان هستند. چیزی را پیدا کنید که مناسب آهنگتان باشد و به جزئیات آن توجه ویژه ای داشته باشید.
در نهایت یک تنظیم خوب تنظیمی است که از مسیر خارج شود تا پیام در موسیقی تان بدرخشد. این احتمال وجود دارد که چند بار تکرار انجام شود تا تنظیم درستی حاصل شود اما اگر بر روی تنظیم کاهشی تمرکز کنید، اشتباه نخواهید کرد. این کار به تمرین نیاز دارد و بیش از همه به تکمیل آهنگ های مختلف نیاز دارد تا عادت کنید به غریزه خودتان اعتماد کرده و سریع حرکت کنید.
4 تا از بهترین نرم افزارهای حرفه ای آهنگسازی در گوشی اندروید
به زودی خواهید فهمید که تنظیم به بخشی جدا نشدنی از جریان کارتان از ایده اولیه گرفته تا میکس تبدیل می شود.
امیدوارم این پست اطلاعات لازم برای یک تنظیم خوب را در اختیارتان قرار داده باشد و به تکمیل یک آهنگ کمک کند.