یادگیری زبان نوت گذاری شده موسیقی سختتر از یادگیری سایر اصطلاحات فنی و مهارتها نیست. موسیقی مکتوب در طول صداها سال ایجاد شده و حالا شکل نگارش موسیقی امروز در حدود300 سال عمر دارد. موسیقی مکتوب مطالبی در مورد گام، طول نوت و زمانبندی، بلندی یا افت و خوشایندی یا ناخوشایندی را در اختیارمان قرار میدهد. موسیقی مکتوب از چپ به راست خوانده میشود.
برای خواندن موسیقی باید با یک حامل (aka Staff) کارتان را آغاز کنید: پنج خط افقی با نمادی فرخورده که کلید نامیده میشود تا گام را نشان دهد.
کلید سل و بأس
طبق تصویر زیر مکان هر نوت روی حاملها در پیانو نشان داده شده است.
نوت های کلید سل
نوت های کلید باس
دلیل قرارگیری دوسری کلید این است که اغلب آلات موسیقی که از کلید باس استفاده میکنند دارای گام (صدای) بمتر هستند و اغلب هم نوت های بم را مینوازند. اگر از کلید سل استفاده میکردند، نوت ها بسیار پایینتر از حامل قرار میگرفت که خواندنش دشوار میشد.
توی این پک فوق العاده، استاد فرهاد فراهانی، آواز، تحریر و صداسازی رو جوری بهت یاد میده که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان خواننده حرفه ای شو و همه رو انگشت به دهان کن!
کسر میزان (Time Signature)
کسر میزان نماد ریتم بعد از کلید است که به صورت یک کسر نمایش داده میشود. عدد بالای کسر تعداد نوت ها در هر میزان و عدد پایینی نوع نوت را مشخص میکند.
برای مثال، مرسومترین کسر زمانی 4/4 است. یعنی 4 نوت در هر میزان وجود دارد. نوت های موسیقی به عنوان نمادهای مختلف، میزانهای زمانی مختلف را نشان میدهد. پس کسر میزان 4/4 یعنی یک چهارم (کروشه) نوت در هر ستون قرار دارد.
نوت ها و استراحتها
مثال کسر زمانی 4/4 یعنی 4 بیت کروشه در هر ستون ( که در موسیقی پاپ متداول است)؛ کسر 4/3 یعنی 3 بیت کروشه در هر ستون (غالب موسیقیهای والس دارای این کسر هستند) و کسر زمانی 8/6 دارای 6 بیت تحریر (هشتمین نوت) در هر ستون است (که در ریتمهای سوینگ متداولتر از والس است) . (در ادامه نام نوت ها و ارزش زمانی هر کدام تشریح شدهاند). در یک قطعه موسیقی، خطوط عمودی نازکی را میبینید که حامل را در فواصل زمانی متناوب قطع کردهاند. این خطوط میزانهای زمان هستند. شما به طور ناهشیار این میزان های زمانی را در آوازهای محبوبتان با ریتم 1، 2، 3، 4، مشاهده میکنید.
کسرهای زمانی متداول
زمانبندی و ریتم
کسر زمانی متداول ما 4/4 بیت کروشه در هر ستون است که گام آرامی را ارائه میدهد. با ترکیب ارزشهای مختلف نوت و استراحتها (که نواختنی ندارد) میتوانید ریتمهای فوق العاده ای بسازید.
مثالی از ریتم
تمپو (Tempo)
تمپو، سرعت بیت زیربنایی است. تمپو برحسب BPM (بیت در هر دقیقه) سنجیده میشود. 60 BPM برابر با یک بیت در هر ثانیه است گاهی اوقات تمپو در آغاز موسیقی نوشته میشود و غالباً علامت مترونوم نامیده میشود. در موسیقی کلاسیک اغلب از عبارات موسیقی ایتالیایی برای توصیف تمپو استفاده میشود. تعدادی از آنها در زیر توصیف شدهاند:
- لارگو– به کندی و به طور گسترده
- آندانته– کند- با سرعت گام برداشتن
- مودرتیو– با سرعت متوسط
- آلگرو– سریع
- پرستو– خیلی سریع
میزانهای کلیدی
میزان کلیدی، مجموعهای از شارپها # یا فلت هایی b است که در آغاز یک حامل مشاهده میکنید. میزانهای کلیدی به ما میگوید که این قطعه از چه گامهایی تشکیل شده پس می دانیم که کدام نوت ها زیرتر یا بمتر هستند تا به رنگ مناسبی برای یک تونالیته یا کلید برسیم. طبق آنها می دانیم که کدام نوت ها در طول قطعه دچار افت (b) یا خیز (#) میشوند. دلیل اصلی استفاده از یک میزان، سهولت بیشتر در خواندن نوت های موسیقی و صریحتر شدن آن است.
چرخه نوت پنجم
میزانهای کلیدی
چرخه نوت پنجم
تفاوت میان ماژور یا مینور چیست؟
تفاوت میان کوردها و گامهای ماژور و مینور، به صورت تفاوت میان نوت اصلی تا نوت سوم است. نوت سوم باعث صریحتر شدن و واضحتر شدن کوردها یا گامهای صوتی ماژور میشود و گامها و کوردهای مینور را محزونتر و تیرهتر مینماید.
اگر برای مطالعه گامها وقت صرف میکنید باید بدانید که بسیاری از گامها حاوی هفت نوت متفاوت هستند. برای مثال، گام ماژور شامل یک روت، 2nd ، 3rd ، 4th ، 5th ، 6th و 7th است. تمامی این گامها و کوردها حاوی نوت مهم 3rd هستند. 3rd مینور یک نوت (نیمه نوت) پایینتر از 3rd ماژور قرار دارد.
نکته
چگونه بدانیم که یک کلید، مینور یا ماژور است؟
- اگر میزان دارای یک شارپ است یعنی میتواند G ماژور یا E مینور باشد.
- حالا آخرین نوت یا نوت باس کورد نهایی را بررسی کنید. به طور معمول باید تونیک (اولین نوت گام) باشد:
- اگر نوت (یا کورد) آخر برابر با E است این قطعه در E مینور قرار دارد.
- اگر نوت، G است، این قطعه G ماژور است.
اغلب قطعات روی نوت یا کوردی تمام میشوند که صدایی مثل «home» دارند (تونیک هستند).
نقطهها و ربطها
هر نوتی دارای ارزش زمانی خاصی است که مدت تداوم یک گام را مشخص میکند، با این حال گاهی اوقات میخواهید ارزش یک نوت را افزایش دهید تا همگام سازی یا سایر تغییرات را در قطعه موسیقی خودتان ایجاد کنید. میتوانید ارزش نوت در موسیقی مکتوب را با نقطه ها و ربطها توسعه دهید.
- نقطه: یعنی ارزش نوت باید به اندازه یک دوم ارزش اصلی آن افزایش یابد. متداولترین کاربرد نوت های نقطه گذاری شده در هنگامی است که یک دوم نوت به بیتهای سه چهارم آخر اضافه شود نه دو چهارم نوت که در زیر نمایش داده شده است.
- ربط: نوت های مرتبط برای ایجاد یک نوت پایدار به جای دو نوت مجزا است. هنگامیکه یک علامت ربط را میبینید به راحتی نوت ها را با هم جمع کنید. برای مثال یک کروشه (یک چهارم نوت) را با کروشه دیگری جمع کنید که برابر با یک نوت برای دو بیت است.
نوت مرتبط نوت نقطه گذاری شده
عناصر موسیقی
موسیقی از عناصر مختلفی تشکیل میشود. آنها سنگ بنای موسیقی هستند. هنگامیکه یک قطعه موسیقی میسازید، از عناصر موسیقی برای ساختن آن استفاده کردهاید درست مثل بنایی که از آجر برای خانه سازی استفاده میکند. هنگامیکه به یک قطعه موسیقی گوش میکنید به مشخصات مختلف آن توجه خواهید کرد؛ شاید این قطعه آرام یا بلند، کند یا تند، ترکیبی از ابزارهای مختلف و یا دارای الگوی ریتم عادی باشد.
زنگ صدا (Timber): کیفیت نوت که با نوت های همساز تعیین میشود. آلات براس حتی در صورت نواختن نوت مشابه دارای صدای متفاوتی نسبت به آلات تاری هستند.
داینامیک ها (Dynamics): میزان بلندی نوت
بافت: (Texture): ضخامت و حس نوت. چگونگی صدایی که به گوش میرسد.
تمپو (Tempo): سرعت نواختن نوت ها و زمان نسبی بین نوتهای مجاور که ریتم را مشخص میکنند.
فاصله (Duration): زمان نواختن یک نوت
ساختار (Structure): طرح کلی قرارگیری عناصر موسیقی در کنار هم برای تولید صدا
برخی از نمادهای داینامیک که روی برگه مکتوب موسیقی مشاهده میکنید
نماد | معنی |
f | بلند |
ff | بلند بلند |
fff | تا حد امکان بلند |
p | آرام |
mp | آرام در حد متوسط |
mf | بلند در حد متوسط |
pp | آرام آرام |
crese | بلندتر |
افکتها | |
sfz | نواختن نوت، قطع کرده و دوباره نواختن |
tr | تحریر |
vibrato | اضافه کردن موج به صدا |
legato | نرم |
تمپو (Tempo) | |
poco. | به تدریج |
accel. | سریعتر |
rit. | آرامتر |
dim. | افت |
soli | نواختن انفرادی مشترک در این بخش |
solo | نواختن انفرادی |